ترجمه انگلیسی به فارسی power
Web۱۶۸ (ترجمه انگلیسی، جلد. ۱) ... جلد سوم از تاریخ جنسیت، کتاب مراقبت از خود توسط نیما حیاتی مهر به فارسی ترجمه شده و توسط نشر شدت به چاپ رسیده است. در این کتاب میشل فوکو نقش جنسیت را در یونان باستان ... Webترجمه آنلاین آبادیس. برای استفاده از مترجم آبادیس لطفا متن خود رو در بخش بالا بنویسید. همچنین می توانید از لیست، نوع مترجم را انتخاب کنید. بعد از نمایش ترجمه، با کلیک بر روی آیکون بلندگو، تلفظ ...
ترجمه انگلیسی به فارسی power
Did you know?
Webpower /ˈpaʊər//ˈpaʊə/ معنی: پا، حکومت، برتری، بازو، عظمت، قدرت، نیرو، برق، توان، زبر دستی، زور، سلطه، سلطنت، نیرومندی، بنیه، توش، اقتدار، قدرت دید ذره بین، سلطهنیروی برق، تهمتن، نیرو بخشیدن به، زور بکار بردن، نیرومند کردن Webفصل اول کتاب «ایران و ایالاتِ متحده» به روایت و بررس..." بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه on Instagram: ".
Web11 نمونه از اصطلاحات فوتبالی به زبان انگلیسی. فوتبال بازی است که در آن دو تیم یازده نفره تلاش میکنند تا بیشترین گل را بزنند. بازی در یک زمین مستطیلی شکل انجام میشود و هیچ یک از بازیکنان به جز ... Webاصطلاحات انگلیسی مشابه با واژه تخصصی power distance و معنی فارسی آنها در لیست زیر ارائه شده اند. تلفظ انگلیسی. فارسی. power distance orientation. جهت گیری فاصله قدرت. distance. فاصله. mahalanobis distance. …
Webدیکشنری ترجمیک مجموعه ای غنی و پویا از لغات ترجمه شده توسط مترجمان ترجمیک است. دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی به شما کمک می کند معنای لغات را به خوبی پیدا کنید. Webمن برای شرکت در دو مصاحبه کاری نیاز به نگارش رزومه کاری به شرح زیر دارم : رزومه برای پوزیشن Digital marketing manager , Product manager. رزومه نگارش شده باید استاندارد باشه چون قبل از بررسی توسط شخص توسط سیستم ...
WebThe first and most popular free online Farsi(Persian)/English Dictionary with easy to use Farsi keyboard, two-way word lookup, multi-language smart translator, English lessons, …
Webرایج ترین ترجمه های "power" : توان, قدرت, نیرو. ترجمه درون متنی : There was never a moment when the power of worship returned to her. kid with free drink refillsWebpower to do something. قدرت انجام کاری. He has the power to make things very unpleasant for us. او قدرت دارد که اوضاع را برای ما خیلی ناخوشایند کند. to take/seize/lose power. قدرت گرفتن/به دست آوردن/از … kid with friendsWebمعنی power, معنی حخصثق, معنی power, معنی اصطلاح power, معادل power, power چی میشه؟, power یعنی چی؟, power synonym, power definition, ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی ، ترجمه کتاب انگلیسی kid with glasses and tall hairhttp://farsidic.com/ kid with frecklesWebرایگان پی دی اف Translator یک سرویس ترجمه سند است. این سریع، قابل اعتماد و آسان برای استفاده است. پی دی اف را به صورت آنلاین به عربی، اسپانیایی، آلمانی، انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی، روسی، چینی و ... kid with glasses movieWebگالیک اسکاتلندی فارسی ترجمه متن, گالیک اسکاتلندی فارسی ترجمه جملات, ترجمه پاراگراف نامحدود ترجمه متن ترانه پیوندها جستجو شرکتی LYRICS ویدیو ارتباطات kid with glasses dancing memeWebترجمه و معنی زمان در فرهنگ لغت عربی-فارسی المعانی. زَمَان. - زَمَان/ الجمع أزْمِنَة: زمان، وقت؛. - «اهْلُ زَمَانِهِ»: همزمان و معاصر او، وقت چه دراز باشد يا كوتاه؛. - «مِن زَمانٍ»: در زمان گذشته ... kid with glasses emoji